توان هستهای چگونه از مؤلفههای قدرت ملی حفاظت میکند؟
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۹۳۴۰۸
به گزارش قدس آنلاین، روز ۲۰ فروردین در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز ملی فناوری هستهای نام گرفته است. از ۲۰ فروردین ماه سال ۸۵ و اعلام دستاوردهای هستهای قابل توجه در آن روز، این نام به تقویم رسمی اضافه شد و هر ساله، مراسم جشنی در این روز برگزار و دستاوردهای هستهای جدید رونمایی میشود.
کاربرد انرژی هستهای در ایران اگرچه تنها بخاطر دریافت انرژی، تامین برق و تولید دارو و زمینههای تجاری و اقتصادی استفاده میشود، اما یک بعد دیگر آن که غیرقابل چشم پوشی است ابزار قدرت شدن آن در افزایش توان بازدارندگی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر نگاهی به تاریخ روابط بینالملل تا قبل از جنگ جهانی بیندازیم، عمده مطالب آن مطالعهی جنگهایی بود که بر سر افزایش قدرت صورت میگرفت و دولتها در راستای افزایش قدرت خود، در صورتی که در بررسی هزینه-فایده حمله نظامی، فایده بیشتری احساس میکردند جنگ را مجاز میشمردند.
بعد از جنگ جهانی اول در ۱۹۱۹ که یک جنگ ویرانگر و گسترده در ابعاد وسیع بود، تسلط اندیشههای صلحگرا بر جلوگیری از وقوع جنگ برای ایجاد صلح پایدار بود؛ تشکیل سازمان جامعه ملل برای جلوگیری از جنگ بود اما به فاصله ۲۰ سال، جنگ جهانی دوم به وقوع میپیوندد که بین ۶ الی ۷ میلیون کشته داشت و ابعاد آن فراتر از جنگ اول بینالملل بود.
سال پایانی جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۵، بمب اتم کالایی بود که به بازار آلات نظامی اضافه شد و نشان داد میتواند کل زیست بوم بشر را تغییر دهد و آن قدر ضرر دارد که اگر دو بازیگر هستهای وارد جنگ شوند، طرفین جنگ و تمام محیط پیرامونی خود را تحت تاثیر قرار میدهند.
در حقیقت حادثه هیروشیما و ناکازاکی در پایان جنگ جهانی دوم نشان داد با منطقه هزینه - فایده که کشورها سود و زیان جنگ را میسنجند، دو قدرت هستهای بعید است رویاروی هم قرار بگیرند چرا که منطق باخت-باخت در میان است و این نبرد برندهای نخواهد داشت؛ بهمین دلیل بود که در دوران جنگ سرد آمریکا و شوروی از رویارویی مستقیم پرهیز میکردند یا اخیراً، ناتو در عرصه اوکراین از رویارویی مستقیم با روسیه پرهیز میکند و حتی از اعلام منطقه پرواز ممنوع بر آسمان این کشور خودداری کرد.
با ظهور سلاح هستهای از زمان جنگ جهانی دوم، بین هیچ دو کشور هستهای جنگ صورت نگرفته است؛ هرچند در عرصههای منطقهای و موشکی و تجاری رقابتهای خود را دارند و از بعد فروپاشی شوروی، الگوی بازدارندگی هستهای همچنان پابرجاست.
برای آنکه اهمیت موضوع را برای ایران بفهمیم، باید به جنگ تحمیلی خودمان نگاهی کنیم. به محض شروع انقلاب اسلامی، ما با توطئهها و جنگهای مختلفی روبهرو بودیم. بعد از انقلاب اسلامی، جنگ با عراق که بیشتر کشورهای دنیا با او همکاری میکردند، نشان داد که ما باید برای بقاء و امنیت خودمان بازدارندگی را در حوزههای مختلف افزایش دهیم.
بعد از پایان جنگ و روی کار آمدن دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی، وی در صدد ارتباط با کشورهای اروپایی برمیآید و تلاش میکند گفتمان تنشزدایی را دنبال کند؛ گفتمانی که در دولت سید محمد خاتمی پررنگتر شد و وی تلاش کرد تا ارتباط ایران با سایر کشورهای غربی را بیشتر کند اما در همان زمان برخی کشورها به سمت هستهای شدن پیش رفتند. در اوایل دهه ۱۳۷۰ چین خود را به قدرت هستهای تبدیل کرد؛ هستهای شدن چین موجب شد تا آمریکا برای جلوگیری از اتحاد شوروی و چین، به سمت دوستی با چین برود.
هند نیز بعنوان همسایه چین برای جلوگیری از هرگونه تهدیدی از جانب همسایه شمالی خود به سمت هستهای شدن رفت؛ به تبع آن پاکستان هم بعنوان دشمن هند برای جلوگیری از خطر احتمالی فورا خود را به قدرت هستهای تبدیل کرد.
بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۰ و در دوران تنش زدایی در سیاست خارجه و در سالی که از طرف سازمان ملل به احترام سخنرانی آقای خاتمی در مجمع عمومی این سازمان سال گفتوگوی تمدنها نام گرفته بود، ۱۱ سپتامبر بهانهای شد تا آمریکا به دو کشور در همسایگی ایران حمله کند. جورج بوش رئیس جمهور جمهوریخواه ایالات متحده در ۹ بهمن ۱۳۸۰ در سخنرانی کنگره، ایران، کره شمالی و عراق را محور شرارت و خطری برای صلح بینالملل معرفی میکند و حمله آمریکا به عراق ۱۴ ماه بعد از این سخنرانی در سال ۲۰۰۳ اتفاق میافتد.
تهدیدات حمله آمریکا به ایران در آن زمان جدی میشود و منطق تنشزدایی و تلاشهای سیاستخارجه تاحد زیادی رنگ میبازد و مانند زمان جنگ به ما نشان میدهد باید بازدارندگی را جدی گرفت. جمهوری اسلامی با افزایش قدرت موشکی و نفوذ منطقهای و همراهی متحدانش بازدارندگی را بالا برد اما در همان دوران بازدارندگی هستهای اهمیت فوقالعادهای پیدا کرد و موقعیت جغرافیایی ایران به ما تحمیل میکرد صنعت هستهای را جدی بگیریم.
سیاست کلان و قطعی جمهوری اسلامی نساختن بمب هستهای است و تاکنون هم این را اثبات کرده است ولی همین میزان استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای نیز در قدرت بازدارندگی نقش مهمی دارد و اهمیت آن در این است که غیر از اصالتش، در مواردی هم به عنوان بازدارنده دشمن برای ورود به حوزههای دیگر محسوب میشود تا در سایر حوزههای بازدارندگی مانند موشکی و منطقهای وارد نشویم؛ این نشان میدهد که انرژی هستهای علاوه بر مصارف در حوزههای تأمین برق و یا دارو، در حوزه بازدارندگی برای ما اثر دارد و کالای گرانبهایی است و ارتباط مستقیم با امنیت ما دارد.
به تعبیر علیاکبر صالحی رئیس سابق سازمان انرژی هستهای، بهترین نوع چالش ایران و آمریکا چالش هستهای بود چون یک سابقه فنی دارد: "در امور فنی علمی دودوتا چهارتاست اما در امور دیگر می تواند دودوتا هرعددی باشد... وقتی مساله از نوع فنی است یک راه حلی برایش پیدا میشود اما اگر قرار شود چالش از نوع سیاسی یا دموکراسی و حقوق بشر داشته باشیم چه طور میخواهیم حلش کنیم؟"
از سوی دیگر، ما در منطقهای عادی نیستیم و رقیبی داریم که ابرقدرت است و احساس بقاء و امنیت در این منطقه به ما چیزهایی را تحمیل میکند؛ برای مثال اسرائیل بمب هستهای دارد، عربستان بیش از ۱۱۰ میلیارد ریال سلاح و تسلیحات میخرد، ترکیه عضو ناتو است، گروههای تکفیری فعال هستند، آمریکا در کشورهای مختلف پیرامون ما پایگاه نظامی دارد و در منطقه حساس غرب آسیا، الگوی رقابت ما بحث هستهای است.
اهمیت توان هستهای در برجام نیز خود را به خوبی نشان داد؛ در بند اول برجام نوشته شده بود که جمهوری اسلامی از داشتن هرگونه ادوات هستهای محروم میشود. این بند نشان میدهد که برجام یک توافقنامه امنیتی و کنترل تسلیحات بود و به قول اوباما، پایهای برای توافقات بعدی بود و بعد از روی کار آمدن ترامپ، ۱۲ شرط برای ایران برشمردند که خلع سلاح هستهای و مذاکره بر سر موشک و قدرت منطقهای را عنوان کردند.
با روی کار آمدن بایدن، آمریکا به دنبال این بود که به محض احیای برجام، مذاکرات بر سر موشکی و هستهای را آغاز کند که ایران با محدود کردن دسترسیهای آژانس تلاش کرد تا مذاکرات در راستای برجام باشد.
برخلاف باور عدهای در داخل کشور که انرژی هستهای را بیهوده و پرهزینه میدانند، اگر انرژی هستهای در طول این سالها بطور کامل داده میشد، ما قطعا برای رفع تحریمها مجبور بودیم در شرایط تهدید آمیز منطقه از نظر موشکی و پهپادی خودمان را خلع سلاح کنیم.
در سالهای اخیر با توجه به افزایش بازدارندگی ما در حوزه موشکی، پهپادی و منطقهای و خروج نیروهای آمریکا از منطقه و نظم جدید جهانی که در حال شکلگیری است، نشان میدهد نیازمند ایجاد بازدارندگی از نوع ساخت بمب هستهای مانند برخی دیگر از کشورها که به این سمت حرکت کردند نیستیم اما باید دانست که این بازدارندگی مرهون داشتن صنعت هستهای بود که با مذاکره بر سر آن از ورود به حوزه موشکی و منطقهای جلوگیری شد و کالای گرانبهایی به نام هستهای داشتیم که چانهزنی بر سر آن شکل گرفت و ابزاری بود که مانع از کنترل تسلیحات ایران میشد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: انرژی هسته ای بمب هسته ای علی اکبر صالحی برای جلوگیری جمهوری اسلامی جنگ جهانی دوم انرژی هسته ای نشان می دهد منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۹۳۴۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در حمله به اسرائیل، از لایه پدافندی ناتو عبور کردیم
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، امیر سرتیپ دوم خداداد فلاح معاون سیاسی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، ضمن تبریک روز معلم، اظهار کرد: استاد مطهری، مجاهد واقعی عرصه تبیین و یک مخاطب شناس به تمام معنا بود.
وی در ادامه با تاکید بر ضرورت تحلیل سیاسی از سوی اساتید، گفت: تحلیل سیاسی، تبیین و ریشهیابی تحولات روز و کنکاش در آن است که باید ما را به "کشف و شناخت حقایق و واقعیت ها"، "درک جزئیات یک پدیده"، "آگاهی بخشی" و "انتقال بینش و معرفت" برساند.
معاون سیاسی ارتش، مبانی تحلیل سیاسی را آیات و روایات، فرمایشات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) عنوان کرد و با اشاره به الزامات تحلیل سیاسی، افزود: شناخت وضعیت جهان و نظام بینالملل، شناخت وضعیت نظام قدرت سیاسی حاکم بر منطقه و شناخت وضعیت سیاسی حاکم بر داخل از الزامات تحلیل سیاسی محسوب می شوند.
وی، ترویج ایمان، آرمانگرایی، وحدت جهان اسلام، انقلابی بودن، مرزبندی با دشمن و امید را از اصول تحلیل سیاسی عنوان کرد و گفت: یک تحلیل سیاسی درست، موجب افزایش بصیرت و بینش سیاسی، ولایتمداری، روحیه انقلابی، امیدآفرینی شده و در روحیه رزم و ارتقای آمادگی رزمی اثرگذار است.
امیر سرتیپ فلاح در ادامه با اشاره عملیات "وعده صادق" تصریح کرد: عبور از لایه پدافندی ناتو و سپر پدافندی رژیم صهیونیستی دست برتر جمهوری اسلامی ایران در عملیات صادق بود و این عملیات موجب اقتدار بیش از پیش ایران اسلامی شد.
وی، عقلانیت را وجه غالب عملیات وعده صادق عنوان کرد و افزود: بعد معنوی، اخلاص و توکل بر خدا و هم افزایی حداکثری بین نیروهای مسلح موجب موفقیت این عملیات شد.
معاون سیاسی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران در عملیات وعده صادق، الگوی جدیدی از نبرد را ترسیم کرد گفت: ما در یک عملیات نا هم طراز عملیات انجام دادیم و کف سطح قدرت تهاجمی خود را در مقابل سقف قدرت تدافعی آن ها به کار بردیم.
امیر سرتیپ فلاح با اشاره به پیام های عملیات وعده صادق، تاکید کرد: اولین پیام این عملیات این بود که رویارویی با رژیم صهیونیستی دیگر نیابتی یا ایذایی نیست. دیگر اینکه ساکنان سرزمین های اشغالی بدانند رژیم صهیونیستی توانایی تامین امنیت آن ها را ندارد.
وی یادآور شد: همچنین پیام این عملیات به دولت های منطقه این بود که ترتیبات امنیتی آمریکایی با حضور قدرت های فرا منطقهای قابل اتکا نیست بلکه ترتیبات امنیتی درون منطقهای باحضور قدرت های منطقه پایدار خواهد بود.